به گزارش پايگاه اطلاع رساني توليد ايراني، در سال 1303 خورشيدي در خانواده سيد علي اكبر خيامي، مرد روحاني مشهدي، كه هميشه شال سبزي به سر ميبست پسري به دنيا آمد كه نامش را احمد گذاشتند. سيد علي اكبر از هفت سالگي احمد را به مدرسه فرستاد به اين اميد كه درس بخواند و طبق سنت آن روزگار، كارمند دولت و حقوق بگير شود امّا احمد عاشق كارهاي صنعتي به خصوص سر و كلّه زدن با اتومبيل بود. همين كه از مدرسه بيرون ميآمد يك لُنگ ميگرفت و به شست و شوي اتومبيلهاي كوچه خيابانها ميپرداخت و با به دست آوردن پول از اين راه به بودجه خانواده كمك ميكرد.