پيام رهبر معظم انقلاب و نامگذاري سال 1391 به عنوان سال «توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني» در واقع پيام تداوم جهاد اقتصادي را در خود دارد. يعني آنچه كه رهبر معظم انقلاب در سال گذشته بيان فرمودند، امسال با عنوان گسترش و حمايت از توليد ملي مورد تأكيد مجدد قرار دادهاند. اگر بخواهيم با اين پيام برخوردي جدي و عملي و فراتر از تعارف و تكرار شعار داشته باشيم، بايد هم تعريف دقيقي از اين عبارت داشته باشيم و هم لوازم توفيق در آن را بشناسيم و شاخصهاي اين توفيق را تبيين كنيم تا در پايان سال بتوانيم كارنامه خود را با اين شاخصها بسنجيم و ارزيابي كنيم. شايد اصليترين مفهوم پيام فوقالذكر اين است كه «توليدمحوري» بايد شاخص همهي سياستهاي اقتصادي ما باشد، منتها اين نكته نيز مهم است كه جهت اين حمايت چه بايد باشد؟ آيا حمايت از توليد ملي به اين معني است كه توليد ملي ما به حدي برسد كه بتواند با بهترين توليدات جهاني رقابت كند؟ پس در اين صورت منظور ما حمايت از توليدات ملي براي رقابتي شدن است و به عبارت ديگر، حمايت از توليد ملي است در مقابل موانع رقابت عادلانه و برابر. يعني توليدات كشور بايد بتواند به بازار دسترسي داشته باشد و عادلانه و برابر با توليدات مشابه رقابت كند. آيا مفهوم اين نامگذاري حمايت در مقابل عوارض خارج از اختيار است؟ به اين معني كه توليد داخلي ميتواند روي پاي خود بايستد، اما اگر عواملي براي آن مزاحمت و عوارض ايجاد كنند -مثل خشكسالي يا محدوديتهاي خارجي- بايد از توليد ملي حمايت نمود. گاهي در رقابت رقبا، ديگراني وارد ميشوند و حمايتهاي بازارشكنانهاي صورت ميدهند كه طبعاً حمايت از توليد ملي در برابر آنها ضروري خواهد بود.
آیا مفهوم این نامگذاری حمایت در مقابل عوارض خارج از اختیار است؟ آیا حمایت از تولید ملی به این معنی است که تولید ملی ما به حدی برسد که بتواند با بهترین تولیدات جهانی رقابت کند؟ اگر بخواهیم از تولید حمایت کنیم، باید از خود تولید بپرسیم که در کجا و کی نیاز به حمایت دارد. اما جنبه دیگر این حمایت، در برابر فرسایشهای بروکراتیک غیر ضروری است. یعنی باید اصلاح روشهای اداری را در دستور کار قرار داد. اگر بخواهیم از تولید حمایت کنیم، باید از خود تولید بپرسیم که در کجا و کی نیاز به حمایت دارد. بنده به 10 گام لازم برای تقویت بخش تولید اشاره میکنم که نیاز به حمایت از تولید ملی در آنها احساس میشود:
1. در فرهنگ عمومی جامعه باید تولیدکنندگان را به عنوان پیشتازان عزت و استقلال جامعه معرفی کنیم و تکریم از کسانی را که در این صحنه تلاش میکنند، در ارزشهای جامعه قرار دهیم.
2. تولیدمحوری باید شاقول سیاستگذاریهای اقتصادی کشور باشد. یعنی باید در سیاستهای ارزی، در سیاستهای پولی و مالی، در سیاستهای تجاری و در سیاستهای بانکی و مالیاتی برای تولید اولویت قائل باشیم. تجلی ملموس این مطلب اینگونه خواهد بود که اگر جایی ناچار بودیم بین تولیدگرایی و مصرفگرایی انتخاب کنیم، باید تولید را مقدم بداریم. این مطلب مثلاً در اجرای سیاست هدفمندی یارانهها میتواند تجلی بسیار ملموسی داشته باشد. در مجموع سیاستگذاریها باید به سمتی برویم که توان برنامهریزی مدیران ما افزایش یابد. به این معنی که از تغییرات ناگهانی در سیاستها اجتناب کنیم تا مدیران ما بتوانند برای آینده برنامهریزی کنند.
3. باید با کاهش مقررات و منطقی کردن مجوزها از سرمایهگذاران بخش تولید حمایت کنیم.
4. دستگاههای دولتی باید بدهیهای خود به تولیدکنندگان و پیمانکاران را بپردازند تا توان مالی آنها افزایش پیدا کند.
5. بانکها در برخورد با واحدهای تولیدی مهربانانهتر عمل کنند. باید فهم درستی از ماهیت مشکلات واحدهای تولیدی داشته باشیم و مناسبات بین بانکها و واحدهای تولیدی را واقعبینانه و هدفمند کنیم.
6. تولیدکننده برای بهبود تولید به فناوری و ماشینآلات مناسب نیاز دارد. در شرایطی که برخی محدودیتها از سوی بدخواهان در مناسبات بینالمللی بر تولیدکنندههای ما تحمیل شده است، باید از ابتکارات مدیران اقتصادی در رفع و دفع این محدودیتها حمایت کنیم.
7. در مناسبات و سیاستها و فضای کسبوکار، باید در مسیر روانسازی و چابکسازی تولید حرکت کنیم. تقارن نامگذاری سال جدید به عنوان سال «تولید ملی، حمایت از کار و سرمایه ایرانی» با ابلاغ قانون جدید بهبود مستمر فضای کسبوکار را باید به فال نیک گرفت. اجرای کامل و دقیق این قانون باعث ایجاد فضایی پرنشاط و تعاملی بین دولت و بخش خصوصی خواهد شد. اجرای این قانون میتواند طلیعه بسیار خوبی برای موفقیت در اجرای حمایت از تولید ملی نیز باشد.
8. حمایت از تولید میتواند زمانی اتفاق بیفتد که تولیدکننده تولید خود را انجام داده و نیاز به بازاریابی دارد. کمک به تولیدکنندگان برای بازاریابی داخلی میتواند از راه نظام تعرفهای یا زمینههای مربوط به قیمتگذاری صورت بگیرد. به این معنی که ابتکار عمل در اختیار بازار رقابتی باشد تا واحدهای تولیدی بتوانند در شرایط رقابتی امورات مدیریت بازار خود را انجام دهند.
9. تولیدکننده باید به بازارهای خارجی دسترسی داشته باشد که در این صورت حمایت از تولید با بازاریابی خارجی ممکن میشود. لذا جهتگیری جهش صادراتی باید تداوم پیدا کند.
10. در شرایط فعلی و در همهی مراحل تولید، ظرفیتهای خالی بسیاری وجود دارد. یعنی ما برای جهش در تولید ملی هم نیروی جوان آماده به کار داریم و هم سرمایهگذاریهای گسترده داریم. تنها باید اولویت را به رفع موانع پیش روی واحدهای تولیدی موجود بدهیم تا این واحدها بتوانند با حداکثر ظرفیت به تولید بپردازند.
اولویت های اقتصادی از دیدگاه قرآن اقتصاد در آموزه های قرآنی جایگاه مهم دارد؛ زیرا قوام جامعه بر آن است و زندگی انسان در جهان مادی بدون اقتصاد معنایی ندارد؛ بلکه می توان گفت معنای خوشبختی را می توان در سایه شکوفایی و رشد اقتصادی تجربه کرد؛ زیرا اگر آسایش فراهم نباشد، یک بال پرنده خوشبختی شکسته یا بسته است؛ چرا که بال های خوشبختی و سعادت، آرامش و آسایش است. خداوند در آیاتی از قرآن یکی از مأموریت های بشر را در قرارگاه زمین، آبادانی و عمران زمین دانسته است و بارها در قرآن امور اقتصادی را در کنار امور اعتقادی و عبادی مطرح کرده و بدان سفارش می کند. نویسنده با مراجعه به آموزه های قرآنی بر آن است تا با توجه به اهمیت و جایگاه اقتصاد در زندگی بشر، اولویت های اقتصادی را که می بایست در دستور کار رهبران و مسئولان و مدیریت کشوری و بخصوص نمایندگان دوره جدید مجلس قرار گیرد، بیان نموده است.
اقتصاد، زیربنا یا روبنا
زیربنا یا روبنا بودن اقتصاد شاید براساس آموزه های قرآنی بی معنا باشد؛ زیرا انسان ترکیبی از روح و ماده است و این ترکیب مقتضیاتی دارد که از آن جمله پاسخ گویی به نیازهای مادی انسان است. معنای این جمله این است که اقتصاد برای بشر مانند آب برای ماهی، حیاتی است و انسان بدون اقتصاد و پاسخ گویی به نیازهای مادی خود نمی تواند زندگی کند و دچار مرگ و نابودی می شود. همان گونه که روان و جان آدمی نیازمند غذای معنوی است؛ جسم او نیز نیازمند غذای مادی است. این جاست که اقتصاد به عنوان مایه و قوام زندگی بشر معنا پیدا می کند. در یک نگاه کلان تر، جامعه انسانی به امور معنوی و مادی یکسان نیازمند است و معنویت و اقتصاد، پایه های جامعه بشر را می سازد. از این رو سخن گفتن از روبنا یا زیربنا بی معنا خواهد بود؛ زیرا معنویت و مادیت دو بال پرواز بشر و دو نیاز اصلی انسان را در دنیا تشکیل می دهد.
در آیات قرآنی، هر چند که با نوعی تقدیم امور اعتقادی و عبادی و معنوی بر امور مادی و اقتصادی مواجه هستیم، ولی باید دانست که این تقدیم مانند تقدیم بال راست بر بال چپ برای پرنده است. از این رو در آیات قرآنی همواره با نوعی همراهی و معیت میان امور اعتقادی و اقتصادی مواجه هستیم. (بقره، آیه3؛ مریم، آیه31) خداوند در آیه اخیر یعنی آیه 31 سوره مریم سفارش می کند که انسان مؤمن باید بر اصل اعتقادی چون نماز در کنار اصل اقتصادی چون زکات توجه داشته باشد؛ زیرا این دو پاسخ گوی نیازهای اصلی روح و جسم آدمی است. حضرت امیرمؤمنان علی(ع) در عمل نشان می دهد که دو عمل اعتقادی نماز و اقتصادی زکات تا چه اندازه با هم معیت دارند. لذا در هنگام نماز زکات خویش را می پردازد و به بینوایان انفاق می کند. (مائده، آیه55)
m3657z.blogfa.com