آنچه نيازمند سرمايه توجه ويژه است تلاش نظام سرمايه داري براي ايجاد وابستگي اقتصادي و تأثير منفي بر استقلال اقتصادي جامعه اسلامي است. اين روند با هدف گرفتن حيات اقتصادي به سوي ضربه زدن به استقلال سياسي و فرهنگي پيش مي رود. در نگاهي دقيق تر به شعارهاي انقلاب اسلامي بايد گفت كه اين روند پيشرفت و ترقي با توجه به شعار نه شرقي و نه غربي مطرح مي شود و به نوعي ساختار عملياتي آن مشخص مي گردد. شعاري كه با گذشت سه ده از انقلاب شكوهمند اسلامي اكنون ضرورت عملي آن بيش از پيش مشخص شده است. در واقع استقلال سياسي مبتني بر استقلال فرهنگي است.
بر هيچ كس پوشيده نيست كه كشور ما براي دستيابي به موقعيت كنوني خود هزينه هاي بسياري را داده است. استقلال سياسي با فدا شدن بسياري از جوانان اين سرزمين به دست آمده است. انقلاب اسلامي در پايان دهه دوم به سمت استقلال فرهنگي بيشتر حركت كرديم؛ از آن زمان تاكنون حدود 10 سال است كه مقام معظم رهبري بر اين رويكرد مهم تأكيد دارند. مطمئناً جنبه ديگر استقلال حركت به سمت پيشرفت است به عبارت ديگر براي دستيابي به استقلال كامل و تحقق آرمانهاي انقلاب اسلام بايد به سمت استقلال اقتصادي حركت كرد.
آنچه نیازمند سرمایه توجه ویژه است تلاش نظام سرمایه داری برای ایجاد وابستگی اقتصادی و تأثیر منفی بر استقلال اقتصادی جامعه اسلامی است. این روند با هدف گرفتن حیات اقتصادی به سوی ضربه زدن به استقلال سیاسی و فرهنگی پیش می رود. در نگاهی دقیق تر به شعارهای انقلاب اسلامی باید گفت که این روند پیشرفت و ترقی با توجه به شعار نه شرقی و نه غربی مطرح می شود و به نوعی ساختار عملیاتی آن مشخص می گردد. شعاری که با گذشت سه ده از انقلاب شکوهمند اسلامی اکنون ضرورت عملی آن بیش از پیش مشخص شده است. در واقع استقلال سیاسی مبتنی بر استقلال فرهنگی است.
بر هیچ کس پوشیده نیست که کشور ما برای دستیابی به موقعیت کنونی خود هزینه های بسیاری را داده است. استقلال سیاسی با فدا شدن بسیاری از جوانان این سرزمین به دست آمده است. انقلاب اسلامی در پایان دهه دوم به سمت استقلال فرهنگی بیشتر حرکت کردیم؛ از آن زمان تاکنون حدود 10 سال است که مقام معظم رهبری بر این رویکرد مهم تأکید دارند. مطمئناً جنبه دیگر استقلال حرکت به سمت پیشرفت است به عبارت دیگر برای دستیابی به استقلال کامل و تحقق آرمانهای انقلاب اسلام باید به سمت استقلال اقتصادی حرکت کرد.
استقلال سیاسی، فرهنگی و اقتصادی سه ضلع یک کل را تشکیل می دهند که آن کل نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است. علم اقتصاد به سه بعد تولید، توزیع و مصرف می پردازد. هر یک از این ابعاد سه گانه دارای اهمیت و جایگاه خاص خود است؛ اما نمی توان انکار کرد که محوری ترین بعد استقلال اقتصادی، مسئله تولید است. این اهمیت از آن جهت است که تولید موجب قطع وابستگی از بیگانگان خواهد گردید.
اگرچه استقلال اقتصادی در دستیابی به استقلال کامل کافی و وافی نیست؛ اما از جمله شرایط لازمی است که علاوه بر نقش اولیه و تقدمی امکان تسلط ابرقدرت ها بر کشور را مسدود می کند. در توضیح مطالب پیش گفته می توان اضافه کرد استقلال فرهنگی همراه و توأم می شود و، به این ترتیب، این ایده که از مسیرهای حفظ استقلال و یا از مؤلفه های آن است معنا می یابد. تولید علم به سه عامل علم، کار و سرمایه متکی است. برای دستیابی به تولید داخلی داشتن هر سه گزینه ضرورت دارد. تولید ملی قایم به علم، تکنولوژی، سرمایه انسانی ( یعنی کار خلاقانه و سرمایه و به معنای اعم که شامل منابع مالی، منابع طبیعی، نیروی انسانی، شرایط طبیعی و اقلیم های مختلف است) می شود.
مکاتب و اندیشه های مادی در شرق و غرب جهان دین را خارج از زندگی عمومی بشر می دانند؛ در حالیکه جامعه ما با اندیشه و ایده دینی انقلاب نمود و دین را به عنوان مهمترین مؤلفه در همه عرصه های زندگی خود وارد کرد. مطمئناً این ایده در دنیایی که معنویت و مذهب در آن رنگ باخته است می تواند به عنوان الگویی موفق مطرح شود. الگوسازی نیز یکی از ضرورت های دیگر در زمینه تولید ملی است.
بسیاری از شعارهای دوران انقلاب اسلامی محقق شده است. آنچه در برهه کنونی اهمیت دارد اثبات بیش از پیش کارآمدی نظام اسلامی است. پیروزی کارآمدی نظام اسلامی است. پیروزی انقلاب اسلامی به همه جهانیان نشان داد که اندیشه اسلامی توان هم آوردی با اندیشه ها و مکاتبی را دارد که جهان انسان معاصر را سامان می دهند و در این عرصه از اندیشه های فرعی تواناتر، پویاتر و سازنده تر است.
آنچه با پیروزی انقلاب اسلامی محقق شد رهایی بخشی نهضت اسلامی بود. رهایی بخشی آرمان بسیاری از جنبش های نوظهور است که پیام آور جهانی نوین و دور از دغدغه های محاسباتی مدرن غرب امروز می باشند. نخستین بروز و ظهورهای رهایی بخشی در نهضت اسلامی به منصه ظهور نشست. اما اکنون در مرحله ای هستیم که این حرکت رهایی بخش باید به معنای کارآمدی عینی و دقیق که اندیشه های مادی در برابر توانایی اندیشه ناب اسلام سر تسلیم فرود آورند.
این نکته قابل توجه است که اصلی ترین وعده مکاتب مادی، جهانی آباد و زندگی مادی سرشار از لذت است؛ حال آنکه اگر کارآمدی نظام و اندیشه اسلامی ثابت شود برتری این اندیشه در عمل بر همه تفکرات مادی ثابت خواهد شد. هم چنان که بیان شد هدف و شعار اصلی آنها دنیا گرایی و رفاه طلبی فراگیر است و ناتوانی آنها در برآورده نمودن رفاه و لذت برای ملت های شان موجب آن شده است که شعار کارکردگرایی و کارآمدی آنها برای همیشه مورد پرستش باشد. حال، در این شرایط، اگر جهان اسلام خصوصاً ایران اسلامی به عنوان الگو و پیشتاز بتواند الگویی کارکردگرا را محقق کند بسیار مورد توجه خواهد بود. این الگو با نگاه عدالت محور و انسانی، ناتوانی وعده های غرب و شیوه های آن را نمایان خواهد کرد.
در اندیشه ناب اسلامی همه ابعاد زندگی بشر می تواند رنگ الهی به خود بگیرد. در این اندیشه اقتصاد هم چهره ای از عبودیت و بندگی انسان در برابر حضرت باری است که باید تجلی پیدا کند و در کشاکش زندگی و گستره آن با تلاش، کوشش و توکل متجلی شود. بنابراین تولید ملی یک شعار اقتصادی جدای از چهره فرهنگی، عبادی و اخلاقی نیست؛ بلکه کلیه این مفاهیم مقوّم هم دیگر هستند و موفقیت در عرصه اقتصاد از جمله توفیقاتی است که نظام اسلامی را به تحقق هرچه بیشتر شعارهای انقلاب اسلامی در دیگر عرصه ها نزدیک می کند.
www.farsnews.com